چرا شاهزادگان عرب، به‌جای ایستادن در کنار فلسطین، در صف موساد و سازمان سیا صف کشیدند؟

چرا شاهزادگان عرب، به‌جای ایستادن در کنار فلسطین، در صف موساد و سازمان سیا صف کشیدند؟

در صفحات خونین تاریخ امت اسلامی، خیانت‌هایی ثبت شده است که هنوز بوی زهرشان از متن تاریخ می‌تراود؛ اما هیچ فاجعه‌ای، به تلخی خیانت امروزین برخی از شاهزادگان عرب نمی‌رسد: فرزندان حرمین، وارثان زبان قرآن، به‌جای آن‌که در کنار ملت مظلوم فلسطین در حمایت از جبهه الاقصی بایستند، در صف موساد و سیا صف کشیدند، دست در دست دشمنان خدا، و دل در گرو بقای تاج و تخت‌های پوشالی‌شان.

این خیانت، نه یک خطای سیاسی، بلکه یک انحراف راهبردی، دینی، تاریخی و تمدنی است؛ فاجعه‌ای که باید ریشه‌یابی، تحلیل و افشا شود.

۱. از خلافت تا خیانت: مهندسی استعمار برای تداوم انحطاط

سقوط خلافت عثمانی، سرآغاز تجزیه‌ امت نبود؛ آغاز طراحی برای تغییر ماهیت رهبری در جهان اسلام بود. قدرت از دست خلفای منتخب امت خارج و به دست شاهزادگانی افتاد که محصول اتاق‌های فکر لندن و پاریس بودند، نه فرزندان جهاد و فقه و قرآن.

استعمارگران با پیمان‌های سایکس-پیکو و بالفور، نقشه جغرافیا را دگرگون کردند، اما مهم‌تر از آن، نقشه ذهن‌ها را از نو نوشتند. پادشاهانی تربیت شدند که مأموریت‌شان حفظ منافع غرب و حفاظت از تاج و تخت بود، نه اقامه‌ی دین و صیانت از اسلام ‌‌ارزش‌های اسلامی بویژه بیت المقدس

۲. آل سعود و آل‌زاید؛ از مکه تا موناکو

در قرن گذشته، آل‌سعود با شمشیر استعمار و ایدئولوژی مذهب نفتی، پرچم‌دار اسلام صهیونستی شدند. از آن سو، آل‌زاید اماراتی، با ساختن دبیِ لاس‌وگاس‌گونه، تصویر مسلمان مرفّه و بی‌ریشه را به جهان فروختند. امروز، این‌ها دیگر فقط رهبر نیستند؛ بلکه مهره‌هایی در بازی بزرگ سیا و موساد‌اند.

اسناد فاش‌شده از روابط امنیتی، اطلاعاتی و نظامی آنان با اسرائیل، از جمله مشارکت در طراحی «معامله قرن» و توافق ننگین ابراهیم، نشان می‌دهد که آن‌ها نه‌تنها بی‌طرف نیستند، بلکه مهره‌ی مستقیم در جنایات علیه کشتار مردم غزه‌اند.

۳. از مکه به واشنگتن؛ جابه‌جایی قبله‌ سیاسی رهبران جهان عرب

پیش‌تر، قبله‌ سیاسی رهبران اعراب مکه، و قدس بود؛ اما امروز، قبله‌ی بسیاری از امیران عرب و‌عجم ، واشنگتن ، تل‌آویو و لندن است. وقتی ولی‌عهد سعودی از «حق اسرائیل در موجودیت» سخن می‌گوید، یا امارات برای موساد پایگاه جاسوسی می‌سازد، دیگر سخن از بی‌طرفی معنا ندارد.

ایجاد نانوی ناتوی عربی به‌جای دفاع از امت، سپری برای امنیت اسرائیل شده است.

۴. چرا در کنار موساد ایستادند؟ پاسخ در سه لایه:

الف) لایه تاریخی ـ ژنتیکی

مطالعات ژنتیکی و تاریخی نشان داده‌اند که برخی از خاندان‌های سلطنتی عرب، با مادران یهودی یا ریشه‌های قبایل یهودی مانند بنی‌نضیر و بنی‌قریظه و‌بنی قنقاع پیوند دارند. این ارتباطات، با گذشت زمان، به پیوندهای ایدئولوژیک، خانوادگی و سیاسی انجامیده است

ب) لایه روانی ـ فرهنگی

امیران عرب، گرفتار عقده‌ی حقارت در برابر تمدن غرب‌اند. کاخ‌هایشان شبیه کاخ‌های ورسای و زبان‌شان، انگلیسی و فرانسوی است. به‌جای الگوگیری از صلاح‌الدین، دل در گرو هالیوود دارند. به‌جای تربیت فقیه و مجاهد، مدل و فوتبالیست  و …وارد می‌کنند.

ج) لایه سیاسی ـ امنیتی

پرونده‌های فساد مالی، اخلاقی و جنسی بسیاری از این شاهزادگان، در دست سازمان‌های اطلاعاتی غرب است. آن‌ها نه از سر اختیار، بلکه به‌عنوان گروگان‌های سیاسی و اخلاقی به خواسته‌های تل‌آویو و سیا تن می‌دهند.

۵. فاجعه مشارکت، نه فقط خیانت

این حاکمان، دیگر فقط با سکوت شریک جنایات نیستند؛ بلکه به‌صورت مستقیم، بخشی از ماشین کشتار ملت فلسطین‌اند:

  • اطلاعات امنیتی مقاومت را لو می‌دهند؛
  • مسیر پرواز پهپادها و جنگنده‌های صهیونیستی را باز می‌کنند؛
  • رسانه‌هایشان، مبارزان را «تروریست» می‌نامند؛
  • و در مجامع بین‌المللی، به‌جای دفاع از قدس، از «امنیت اسرائیل» حرف می‌زنند.

۶. جبهه الاقصی زنده است؛ راه امت از راه سلاطین جداست

با همه‌ی این تلخی‌ها، هنوز امیدی هست؛ امیدی که در دل غزه‌ی مقاوم، صعده‌ی زخمی، جنوب لبنان و کوچه‌های نابلس زنده است. راه نجات، از قیام امت می‌گذرد، نه از اجلاس‌های اتحادیه عرب یا نشست‌های سازش.

قرآن وعده داده است:

«وَلَقَد كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ» (الأنبیاء: ۱۰۵)

نتیجه‌گیری راهبردی:

شاهزادگان عرب، امروز نه‌تنها در آزمون فلسطین مردود شده‌اند، بلکه در جبهه‌ی فرعونیان  تاریخ ایستاده‌اند. معیار داوری امروز امت، دیگر فقط «اسلام‌گویی» نیست، بلکه موضع نسبت به قدس و مقاومت است.

  • آن‌که با اسرائیل قرارداد می‌بندد، وارث ابوجهل است؛
  • آن‌که در برابر کودک غزه سکوت می‌کند، شریک اشغالگران است؛
  • و آن‌که با موساد هم‌پیمان می‌شود، دیگر از امت محمد(ص) نیست، بلکه از حزب شیطان است.

اما امت بیدار شده است. صدای کودکان غزه، بیدارباش ملت‌های مسلمان است. آری، تخت‌ها لرزان‌اند و طلوع فجر امت، نزدیک‌تر از همیشه است…

عبدالرووف توانا

نظرات بسته شده است.