مردم مسلمان غزه به عوض آب با خون افطار می کنند / امت اسلامی نظارگر این فاجعه هستند

مردم مسلمان غزه به عوض آب با خون افطار می کنند

مردم مسلمان غزه به عوض آب با خون افطار می کنند / امت اسلامی نظارگر این فاجعه هستند.

[يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِي إِلى‌ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً، فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي.]

ترجمه: (هان اى روح آرام يافته! به سوى پروردگارت بازگرد كه تو از او راضى و او از تو راضى است. پس در زمره‌ى بندگان من درآى؛ و به بهشت من داخل شو.)

ماه مبارک رمضان ماه جهاد اکبر ماه سازندگی است، ماه دعوت به سوی خداست.

  • عجب دعوتى! عجب ميزبانى! و عجب ميهمانى!

دعوتى كـه آميخته با رضايت طرفينى است، رضايت عاشق دلداده از معشوق و رضايت محبوب و معبود حقيقى و بـه دنبال آن تاج افتخار عبوديت را بر سر او نهادن و به لباس بندگى مفتخرش كردن و در سلك خاصان درگاه او را جاى دادن.

دعـوت بـراى ورود در بهشت، آنهم با تعبير (وارد بهشتم شو) كه نشان مى دهد ميزبان اين ميهمانى تنها و تنها ذات مقدس او است، عجب دعوتى! عجب ميزبانى! و عجب ميهمانى!

چنين نفسى هم اطمينان به وعده هاى الهى دارد و هم به راه و روشى كه برگزيده مطمئن است، هم در اقبال دنيا و هم در ادبار دنيا، هم در طوفانها و هم در حوادث و بلاها و از همه بالاتر در آن هول و وحشت و اضطراب عظيم قيامت نيز آرام است.

مـنظور از بازگشت به سوى پروردگار بازگشت به ثواب و رحمت او است، ولى بهتر آن است كه گفته شود بازگشت به سوى خود او است، يعنى در جوار قرب او جاى گرفتن، بازگشتى معنوى و روحانى نه مكانى و جسمانى.

تعبير به (راضيه) به خاطر آن است كه تمام وعده هاى پاداش الهى را بيش از آنچه تصور مى كرد قرين واقعيت مى‌بيند و آنچنان فضل و رحمت خدا شامل حال او مى گردد كه يكپارچه رضا و خشنودى مى شود و اما تعبير به (مرضية) به خاطر اين است كه مورد قبول و رضاى دوست واقع شده است.

چنين بنده اى، با چنان اوصاف و با رسيدن به مقام رضا و تسليم كامل، حقیقت عبوديت را كه گذشتن از همه چيز در طريق معبود است دريافته و در سلك بندگان خاص خدا گام نهاده و مسلما جايى جز بهشت براى او نيست.

‎رمضان بهترین زمان و فرصت جهاد و مبارزه در برابر نفس ‌و شیطان، استعمار

‎و‌استثمار است.

* مردم مسلمان غزه عوض آب با خون افطار می کنند در ماه رمضان با خون و آتش می لولند مسولیت امت اسلامی است که آنها دفاع شود.

* آنهای که گرفتار نفس آماره اند و هیچ علاقه برای خروج از عالم ظلماتی ندارند: هیچ موجودى خطرناكتر از انسان سرکش ‌و بى ايمان و نيست، منزلت و‌جایگاه انسان فاقد ایمان به مراتب از حیوان پایینتر است.

انسان سركش، به هیچ اصل معتقد نیست نه قوانين تكوين را به رسميت مى شناسد و نه قوانين تشريع را آنچه نفس و شیطان حکم می کند به آن حکم می راند.

انسان بی ایمان جز چریدن، دریدن و شهوت نمی اندیشد، گاه آتش جنگى را روشن مى كند كه ميليونها نفر در آن خاكستر مى شوند.

انسان بی ایمان از اوج مسجود بودن فرشتگان به حضيض نكبت بار شياطين سقوط مى كند.

خداوندا! ما را به چنان آرامشى مفتخر فرما كه شايسته اين خطاب بزرگ شويم.

پروردگارا! رسیدن به اين مقام جز به لطف و عنایت ممکن نيست، ما را مشمول الطافت فرما.

خداوندا! مسلما چيزى از كرمت كم نمى‌شود اگر ما را از صاحبان نفوس مطمئنه قرار دهى، بيا و بر ما منت گذار و كرم كن.

بار الها! مى دانیم كه اين آرامش جز در سايه ذكر تو ممكن نيست توفيق ذكر را خودت عنايت فرما.

آمين يا رب العالمين

نظرات بسته شده است.