فتح و نصرت تـنـهـا از نـاحـيـه خـدا است و بـه هـمـيـن دليل مومنان به هنگام پيروزى مغرور نمى شوند، بلكه در مقام شكر و سپاس الهى درمى آیند.
مـعـمولا بعد از پيروزيها وسوسه هاى شيطان شروع مى شود، و حالت غرور از يـكـسـو، و تندروى و انتقامجوئى از سوى ديگر، به وجود مى آيد، در اينجا بايد به ياد خدا بود، و پيوسته استغفار كرد تا هيچيك از اين حالات پيدا نشود، يا اگر پيدا شده بر طرف گردد
مـعـمولا بعد از پيروزيها وسوسه هاى شيطان شروع مى شود، و حالت غرور از يـكـسـو، و تندروى و انتقامجوئى از سوى ديگر، به وجود مى آيد، در اينجا بايد به ياد خدا بود، و پيوسته استغفار كرد تا هيچيك از اين حالات پيدا نشود، يا اگر پيدا شده بر طرف گردد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ….إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾
وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾
1 – هنگامى كه يارى خدا و پيروزى فرا رسد۱ – و مردم را ببينى گروه گروه وارد دين خدا مى شوند.3 – پـروردگـارت را تـسبيح و حمد كن ، و از او آمرزش بخواه كه او بسيار توبه پذيراست
تفسير:هنگامى كه پيروزى نهائى فرا رسد!…در نـخـسـتـيـن آيـه ايـن سـوره كـه مـى فـرمـايـد: (هـنـگامى كه يارى خدا و پيروزى فرا رسد)… (اذا جاء نصر الله و الفتح )و مـردم را به بينى كه گروه گروه در دين خدا وارد مى شوند… (و راءيت الناس يدخلون فى دين الله ، افواجا).بـه شـكـرانه اين نعمت بزرگ و اين پيروزى و نصرت الهى ، پروردگارت را تسبيح و حـمـد كـن ، و از او آمـرزش بـخـواه كـه او بـسـيـار تـوبه پذير است (فسبح بحمد ربك و استغفره انه كان توابا).در ايـن سـه آيـه كـوتـاه و پر محتوا، ريزه كاريهاى فراوان است كه دقت در آنها كمك به فهم هدف نهائى سوره مى كند:
1 – در آيـه اول نـصرت اضافه به خداوند شده است (نصرالله ) تنها در اينجا نيست كه ايـن اضـافـه ديده مى شود، در بسيارى از آيات قرآن اين معنى منعكس است ، از جمله در آيه 214 بقره مى خوانيم : الا ان نصر الله قريب : بدانيد يارى خدا نزديك است .و در آيـه 126 آل عـمـران و 10 انـفال آمده است : و ما النصر الا من عند الله : نصرت جز از ناحيه خدا نيست .اشاره به اينكه به هر حال يارى و پيروزى به اراده حق است .
درسـت اسـت كـه براى غلبه بر دشمن بايد تاءمين قوا و تهيه نيرو كرد، ولى يك انسان مـوحـد ، نـصـرت را تـنـهـا از نـاحـيـه خـدا مـى دانـد و بـه هـمـيـن دليل به هنگام پيروزى مغرور نمى شود، بلكه در مقام شكر و سپاس الهى درمى آيد.
2 – در اين سوره نخست از نصرت الهى ، و سپس فتح و پيروزى ، و بعد نفوذو گـسـتـرش اسـلام ، و ورود مـردم دسته دسته در دين خدا سخن به ميان آمده ، و اين هر سه عـلت و مـعـلول يـكـديـگـرنـد، تا نصرت و يارى الهى نباشد فتح و پيروزى نيست ، و تا فـتـح و پـيروزى نرسد و موانع از سر راه برداشته نشود مردم گروه گروه مسلمان نمى شـونـد، و البـتـه بـه دنـبـال ايـن سه مرحله كه هر كدام نعمتى است بزرگ ، مرحله چهارم يعنى مرحله شكر و حمد و ستايش خدا فرا مى رسد.و از سـوى ديـگـر نصرت الهى و پيروزى همه براى اين است كه هدف نهائى يعنى ورود مردم در دين خدا و هدايت همگانى صورت گيرد.
3 – (فـتـح ) در ايـنـجـا بـه صـورت مـطـلق گـفته شده ، و با قرائنى كه قبلا اشاره كـرديـم بـدون شـك مـنـظور از آن فتح مكه است كه چنين بازتاب گسترده اى داشت ، و به راسـتـى فـتـح مـكـه ، فـصـل نـويـنى در تاريخ اسلام گشود، چرا كه مركز اصلى شرك مـتـلاشـى شـد، بـتـهـا از مـيـان رفـت ، امـيـد بـت پـرسـتـان بـه يـاس و نـومـيـدى مبدل گشت ، و موانعى كه بر سر راه ايمان مردم به اسلام وجود داشت ، برچيده شد.
بـه هـمـيـن دليـل فـتح مكه را بايد مرحله تثبيت اسلام ، و استقرار آن در جزيرة العرب ، و سپس در جهان دانست ، و لذا بعد از فتح مكه ديگر هيچ مقاومتى از ناحيه مشركان (جز در يك مـورد كـه آن هـم بـه سـرعـت سـركـوب شـد) ديـده نشد، و مردم از تمام نقاط جزيره براى پذيرش اسلام خدمت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى آمدند.
4 – در ذيـل آيـه سـه دسـتـور مهم به پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) (و طبعا بـه هـمـه مـؤ مـنـان ) مـى دهد كه در حقيقت شكرانه اى براى اين پيروزى بزرگ ، و واكنش مناسبى در برابر اين نصرت الهى است ، دستور به تسبيح و حمد و استغفار.(تسبيح ) به معنى منزه شمردن خداوند از هر گونه عيب و نقص است ،و (حـمـد) بـراى تـوصـيـف او بـه صـفـات كـمـاليـه اسـت ، و (استغفار) در برابر نقصانها و تقصيرهاى بندگان است .ايـن پـيـروزى بـزرگ سـبـب شـد كـه افـكـار شـرك آلود زدوده شـود، كمال و جمال خداوند ظاهرتر گردد، و گم كرده راهان به سوى حق بازگردند.اين فتح عظيم سبب شد كه افراد گمان نكنند خداوند يارانش را تنها مى گذارد (پاكى از ايـن نـقـص ) و نيز بدانند كه خداوند بر انجام وعده هايش توانا است (موصوف بودن به اين كمال ) و نيز بندگان به نقص خود در برابر عظمت او اعتراف كنند.بـعـلاوه مـمـكن است به هنگام پيروزى واكنشهاى نامطلوبى در انسان پيدا شود و گرفتار (غـرور و خـود بـرتـربـينى ) گردد، و يا در برابر دشمن دست به (انتقام جوئى و تصفيه حساب شخصى ) زند، اين سه دستور به او تعليم مى دهد كه در لحظه حساس پـيـروزى بـيـاد صـفـات جـلال و جمال خدا بيفتد، همه چيز را از او بداند، و در مقام استغفار برآيد تا هم غرور و غفلت او زايل گردد، و هم از انتقامجوئى بر كنار ماند.
فتح مكه بزرگترين پيروزى اسلام فـتـح مـكـه فصل جديدى در تاريخ اسلام گشود، و مقاومتهاى دشـمـن را بـعـد از حـدود بـيـسـت سـال درهم شكست ، در حقيقت با فتح مكه بساط شرك و بت پـرسـتـى از جـزيـره عـربـستان برچيده شد، و اسلام آماده براى جهش به كشورهاى ديگر جهان گشت .
خـلاصـه ايـن مـاجـرا چـنـين بود: بعد از پيمان و صلح حديبيه مشركان مكه دست به پيمان شـكـنـى زدند، و آن صلح نامه را ناديده گرفتند، و بعضى از هم پيمانان پيغمبر (صلى الله عـليـه و آله و سـلم ) را تـحـت فـشـار قـرار دادنـد، هـم پـيـمـانـهـاى رسـول الله (صـلى الله عـليـه و آله و سـلم ) بـه آن حـضـرت شـكـايـت كـردنـد رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) تصميم گرفت هم پيمانان خود را يارى كند.از سـوى ديـگـر تـمام شرائط براى برچيدن اين كانون بتپرستى و شرك و نفاق كه در مـكـه بـه وجـود آمـده بـود فـراهـم مـى شـد، و ايـن كـارى بـود كـه مـى بـايـسـت بـه هـر حال انجام گيرد، لذا پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به فرمان خدا آماده حركت به سوى مكه شد.
فتح مكه در سه مرحله انجام گرفت : نخست مرحله مقدماتى يعنى فراهم كردن قوا و نيروى لازم ، و انـتـخاب شرائط زمانى مساعد، و جمع آورى اطلاعات كافى از موقعيت دشمن و كم و كـيـف نـيـروى جـسـمانى و روحيه آنها بود، مرحله دوم مرحله انجام بسيار ماهرانه و خالى از ضايعات فتح بود و بالاخره مرحله نهائى مرحله پى آمدها و آثار آن بود.
1 ـ ايـن مـرحـله بـا كـمـال دقـت و ظـرافـت انـجـام گـرفـت ، و مـخـصـوصـا رسـول خـدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) چنان جاده مكه و مدينه را قرق كرد كه خبر اين آمادگى بزرگبـه هـيـچـوجـه بـه مكيان نرسيد، لذا به هيچگونه آمادگى دست نزدند، و كاملا غافلگير شدند، و همين امر سبب شد كه در آن سرزمين مقدس در اين هجوم عظيم و فتح بزرگ تقريبا هيچ خونى نريزد
امیدوارم خداوند متعال فتح و ظفر دیگری را در فلسطین همچنان فتح مکه نصیب مبارزان فلسطینی بکرتان زیرا آنها شایسته این فتح و ظفر آن ساله هستند .
خـداونـدا! تـو قـادرى كه بار ديگر آن عظمت ديرين را در پرتو اقتدا به سنت آن حضرت به مسلمانان بازگردانى .
پـروردگـارا! مـا را در زمـره يـاران راسـتين پيغمبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) قرار ده .
بـار الهـا! بـه مـا تـوفـيـقـى مـرحـمـت كـن كـه حـكـومـت عـدل اسـلامـى را آنـچـنـان در دنـيـا بـگـسـتـرانـيـم كـه مـردم جـهـان فـوج فـوج آن را از دل و جان بپذيرند.
آمين يا رب العالمين
نظرات بسته شده است.