عمر و قدس؛ پرچمدار عدالت، الگوی رهایی امت
بهمناسبت اول محرم؛ سالروز شهادت خلیفه دوم اسلام حضرت عمر بن خطاب رضیاللهعنه

به قلم : عبدالرووف توانا
در آستانه ماه محرم، تقویم امت اسلامی به یاد مردی ورق میخورد که قامتش در محراب عدالت خم شد، اما صدای گامهایش هنوز در راهروهای تاریخ طنینانداز است. حضرت عمر بن خطاب رضیاللهعنه، خلیفه دوم پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، نه فقط یکی از فاتحان بزرگ دوران، بلکه مجسمهای از عدالت، الگوی حکمرانی الهی، و پرچمدار آزادسازی قبله نخستین مسلمانان بود؛ قدس شریف.
در روز شهادتش، که با آغاز محرم گره خورده است، سزاوار است که امت اسلامی، بهجای غوطهور شدن در اختلافات فرقهای و مجادلات تاریخی عقیم، به عمر به چشم یک الگو و راهبرد بنگرد؛ نه صرفاً بهعنوان شخصیتی از گذشته، بلکه بهمثابه مکتبی برای آینده، چراغی برای مسیر، و تجسمی از عدالت و عزت.
فتح قدس؛ پیروزی ایمان بر امپراتوری ظلم
در سال ۱۵ هجری، هنگامیکه حضرت عمر وارد اورشلیم شد، سوار بر مرکب شکوه و شمشیر نبود، بلکه با دل شکسته از خشیت خدا، قدم بر خاک سرزمین انبیا گذاشت. ورود او به بیتالمقدس، بر خلاف سنن فاتحان تاریخ، نه با کینه و قساوت، بلکه با فروتنی و ترحم بود.
نه تنها خون نریخت، بلکه برای کلیساها «پیماننامهای» نوشت که تا امروز سند زرینی از همزیستی ادیان و احترام به مقدسات است.
او کلیسای قیامت را به مسجد تبدیل نکرد، آزار نرساند، و ایمان را با شمشیر تحمیل نکرد. بلکه به جهان آموخت:
فتح حقیقی، فتح دلهاست؛ با عدالت، با حکمت، با انسانیت.
امروز، قدس در بند است؛ اما مکتب عمر زنده است
اکنون، قدس نه در اسارت بیزانس، که در پنجههای اشغالگران صهیونیست، گرفتار است؛ با پشتیبانی نظام سلطه غرب و به خیانت برخی سران سازشکار عرب.
اما اگر قدس در بند است، مکتب عمر هنوز نفس میکشد؛ در کوچههای مقاومت، در قلبهای آزادگان، و در ضمیر آگاه هر مسلمانی که قدس را «مسئولیت» میداند، نه یک مسأله دوردست.
بیایید از خود بپرسیم:
- اگر عمر امروز در میان ما بود، کجا میایستاد؟
- آیا پشت میزهای سازش، لبخند دیپلماتیک میزد؟
- یا همانگونه که شبانه آرد بر دوش میکشید، اکنون با سلاح ایمان، در کنار کودکان غزه میایستاد؟
درسهای راهبردی مکتب عمر برای امروز امت اسلامی
۱. حکمرانی بر بنیاد عدالت، نه بر اساس قدرت
عمر، با دست خالی، اما با دل پُر از ایمان، چنان عدالتی گسترد که تاریخ، هنوز حیران است. عدالتش فقط در قانون نبود؛ در گریههای شبانه، در پیگیری حال یتیمان، در ترس از حساب فردای قیامت بود.
سیاست در نگاه او، نه ابزار سلطه، که تجلی بندگی خدا و خدمت به خلق بود.
۲. قدس؛ معیار غیرت دینی و شاخص بیداری امت
در نگاه عمر، قدس فقط یک نقطه جغرافیایی نبود، بلکه نشانهای بود از هویت امت. فتح آن، ادای دِین به پیامبران و استمرار راه توحید بود.
امروز نیز، نسبت هر فرد و دولت به قدس، میزان ایمان، غیرت و صداقت اسلامی او را عیان میسازد.
۳. جهاد بیامان با نفاق؛ نقابها را باید درید
عمر، بزرگترین دشمن نفاق بود؛ چه در چهره افراد، چه در قالب ساختارها.
امروز نیز، نفاق در لباس رهبران سازشکار، در چهره امضاکنندگان معاهدات خائنانه، در هیئت رسانههای مزدور جلوهگر شده است.
وفاداری به عمر، ایستادن بیامان در برابر این نفاق مدرن است.
۴. مسئولیتپذیری عمیق؛ درد امت را باید با گوشت و پوست فهمید
وقتی میگفت: «اگر بزغاله ای در مرزها از گرسنگی بمیرد، من مسئولم»، یعنی حاکم اسلامی باید صدای محرومان را از میان طلاکاری کاخها بشنود.
اکنون، که کودکان فلسطین با خون، وضو میگیرند، آیا سکوت برخی حاکمان، خیانت نیست؟
پس عمرهای زمان کجایند؟
خطاب به امت اسلامی: آیا در صف عمر ایستادهای؟
ای مسلمان!
ای عالم، خطیب، حاکم، استاد، دانشجو!
اگر به عدالت عمر ایمان داری، اگر به پیامبر عشق میورزی، اکنون زمان انتخاب است:
- در صف آزادگان یا در صف خائنان؟
- در خندق غزه یا در کاخهای تلآویو؟
- در کنار امت یا در صف امضاکنندگان ننگینِ نرمالسازی؟
- در جبهه عمر و علی و صلاحالدین، یا در جبهه تفرقه، تسلیم، و تحقیر؟
پایان سخن؛ راه قدس از مکتب عمر میگذرد
عمر، در محراب عدالت به شهادت رسید؛ اما پرچم عدالت او، هنوز در دستان تاریخ، بلند است.
امروز، اگر بخواهیم قدس را از چنگال صهیونیسم رها کنیم، باید از مکتب علی (رض) ، فاتح خیبر، از مکتب عمر فاروق(رض) فاتح قدس، و از صلاحالدین ایوبی قهرمان امت ، احیاگر آن، درس بگیریم:
- سیاست را با تقوا آمیخته سازیم؛
- شمشیر را نه علیه امت، که بر ضد اشغالگر بکشیم؛
- و ایمان را همچون نوری در دل فتنههای عصر، فروزان نگاه داریم.
قدس، نه با مصوبات نشستهای دیپلماتیک، بلکه با اتحاد امت، بیداری ملتها، و ایثار مجاهدان آزاد خواهد شد.
و چه نیکوست که در سالروز شهادت خلیفهی عدالت، پیمانی نو ببندیم؛
پیمانی با خدا، با تاریخ، و با خون شهیدان قدس.
الهی!
ما را از پیروان واقعی حضرت محمد مصطفی (ص) قرار ده،
شرافت جهاد برای آزادی قدس را نصیبمان فرما،
و کوتاهیهامان را ببخش،
ای مهربانترین مهربانان!
عبدالرووف توانا
اول محرم ۱۴۴۷ هـ.ق – مطابق با ۲۷ جون ۲۰۲۵ م
نظرات بسته شده است.